بنام الله كه ذكرش تطمئن القلوب است
سلام عليكم طاعات و عادات شما خواهر عزيز و مومنه بخير
بار الهي! در اين ماه مبارك رمضان
با صد هزار جلوه بيرون آمدي كه من
با صد هزار جلوه تماشا كنم ترا
انشا الله كه بتوانيم از نمازگزاران و روزه داران واقعي باشيم.
چه شبها يي بود شب فروچکيدن قطره قطره دله شب گريهي ستارهها
شب سرآسيمگي ابر پاره شب ضجهي همهي سيارها
زمين ميلرزيد و قصهاي از غصهي تلخ حادثه را بر زبان داشت مردي نشسته بود بر بستري از خون! مردي که وقتي خداوند ميخواست اندکي در زمين تجلي کند، او را آفريد و به آسمانيان نشان داد. مردي که «الرحمن» آمد. قبله را او تعيين کرد و همهي دلها را به سوي زادگاه خويش کشانيد.
آه، اي حلقهي در! اي مرغابيهاي سينه در! اي نوحهگران آشنا! چه نيکو ميشناختيد آن بزرگ قبيلهي قبله را که دامنگيرش شديد. و چرا ... چرا رهايش کرديد؟! چرا دست از دامان معطر و خورشيدياش کشيديد؟!
حاليا اي پدر اجتماع! اي شجرهي طيبه طوبا! اي عصارهي همهي گلهاي معنا! اي حضرت مولا! ما همه داغديدگان تو هستيم.
اي مولاي به خون خفته! دلهاي ما را بيدار کن. جام گواراي ولايت را از ما دريغ مدار، باغستان ديدهها و سينههاي ما، از طراوت گل ياد و نام تو معطر است.
دل پريشاني مؤمنانهي ما، در مصيبت فراق تو، محک دلداگي ما به حضرت توست. در سوگ خويش، دستي به تسلا بر سر دلهاي ما بکش!