هرچند پر شکسته شدي و نمي پرياما براي من ؛ تو هميشه کبوتريشکر خدا که پاشدي و راه ميرويانگار فاطمه ! کمي امروز بهتريهرچند خنده ميکني از ديدنم ؛ ولي !با شکل راه رفتن خود گريه آوريتو ياس بودي و دوسه روزي ست فاطمه !لاله فروش مزرعه ي سرخ بستريداري دعا به خانه همسايه ميبريتو از تمام عاطفه مهربان تريبا نو ! تو را قسم به دلم ؛ احتياط کنوقتي که دست به جانب دستاس ميبريدارد بساط زندگي ام جمع ميشود امشب اگر نشد ؛ شب فردا که مي پري .....