جالب شد، براي حوريب آمد براي شما!
دقيقا همين پست رو ميخواستم اين بنويسم ! اما
حلا كه اين طور شد!
براي يكي از دوس جونها وقتي رفته بود جنوب اينطور نوشتم در 4روز
روز اول عبور ميگفت:"من"مثةيةپلةتاازش نگذري بةمقصدنميرسي رسيديدتك بنداز
روزدوم ديدن ميگفت:چةبخواي چةنخواي اگة"عبور"كردةباشي نشونت ميدن جونگيرد
روزسوم حيرت ديدي وقتي ديدي حيرون ميشي خيلي حرفداري اماهيچي نميتوني بگي
سلام روز4ام بازگشت بامن صنمادل يكدلةكن گرسرننهم،آنگةگلةكن مجنون شدةام،ازبهرخدا زان زلف خوشت1سلسلةكن 30پاره بةكف،درچلةشدي سي پارةمنم ترك چلةكن اماواقعيتت اين شدة بةخورشيدرسيديم وغبارآخرشد نوبت الي الخلق
از تو گوشي شوتيدم اينجا! براي پست آغاز گرما
ما منتظر آغاز گرماييم!