ای دنیا! از من دور شو، مَهارت را بر پشت تو نهاده، و از چنگال های تو رهایی یافتم، از دام های تو نجات یافته، و از لغزش گاه هایت دوری گزیده ام. کجایند بزرگانی که به بازیچه های خود فریبشان دادی؟ کجایند امت هایی که با زَر و زیورت آنها را فریفتی که اکنون در گورها گرفتارند و درون لحدها پنهان شده اند؟!
از برابر دیدگانم دور شو! به خدا سوگند رام تو نگردم که خوارم سازی، و مهارم را به دست تو ندهم که هر کجا خواهی مرا بکشانی.
آیا سزاوار است که چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله ی گوسفندان پس از چرا کردن به آغل رو کنند، و علی نیز همانند آنان از زاد و توشه ی خود بخورد و استراحت کند؟! چشمش روشن باد! که پس از سالیان دراز، چهارپایان رها شده و گله های گوسفندان را الگو قرار دهد!!!
پ.ن1. ای جوانان! نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. (شهید سید مجتبی
حسینی)
پ.ن2. مرد!
این همه در پیچ و تاب آب مگرد!
چنین در بن خس و خاشاک هرزه پوی، مپوی!
مرا در آینه ی آسمان تماشا کن،
دری به سوی خود از آسمان وا کن.
دهان باز زمین در پی تو می گردد،
از آنچه بر تو نوشته است دیده دریا کن.
زمین به خون تو تشنه است، آسمانی باش،
بگرد و خود را در آن کرانه پیدا کن...
پ.ن3. برو معالجه ی خود کن ای نصیحت گو!