سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

ای علی که جمله عقل و دیده ای........شمه ای واگو از آنچه دیده ای........آن چه دیدی که مرا زان عکس دید........در دل و جان شعله ای آمد پدید؟!........آن چه دیدی برتر از کون و مکان........که به از جان بود و بخشیدیم جان؟!........در شجاعت شیر ربّـا نیستی........در مروّت خود که داند کیستی!........بازگو ای باز عرش خوش شکار........تا چه دیدی این زمان از کردگار؟........چشم تو ادراک غیب آموخته........چشمهای حاضران بر دوخته........راز بگشا ای علی مرتضی........ای پس از سوء القضا حسن القضا........چون تو بابی آن مدینه علم را........چون شعاعی آفتاب حلم را........باز باش ای باب بر جویای باب........نارسد از تو قشور اندر لباب........باز باش ای باب رحمت تا ابد.......بارگاه ماله کفواً احد........امّت وحدی یکی و صد هزار........بازگو ای بنده بازت را شکار

منوی اصلی
]]]]]]]]]]]
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
 RSS 

دوستان
]]]]]]]]]]]

مولا
بندیر
پنجره
بشری
حوریب
الف دام
کرشمه
محرمانه
طالب یار
تشنه لب
زائر محرم
از نیستان
اِســـکالپل
سقا خانه
خیبر شکن
عطای کثیر
حمیدستان
نهانخانه دل
ایران اسلام
یک وجب دل
سلالة النبی
عشاق الزهرا
خیمه ی سبز
لطیف لم یزالی
عبور باید کرد...
آقا حمید (باکری)
آقا مهدی (باکری)
نسیمی از بهشت ...
تا یوسفم از چاه برآید...
سی صد و سیزده بهشتی
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس


مطالب قبلی
]]]]]]]]]]]

موضوعات وبلاگ
]]]]]]]]]]]


اشتراک در خبرنامه
]]]]]]]]]]]
 
آمار بازدیدها
]]]]]]]]]]]
امروز: 21 بازدید
کل بازدید ها: 189854

آهنگ وبلاگ
]]]]]]]]]]]


جستجوی مطالب
]]]]]]]]]]]


چهارشنبه 87 دی 11 || 6:30 عصر

شب چهارم محرم - سپاه زینب

برادر! اینگونه بذلِ عزیز کردن برای امام و ولی را از مادر آموختم.
زهرای اطهر (س)، محسن فدای علی (ع) کرد و من، عون و محمد فدای حسین (ع).
اکنون اذن میدان ندهی در خیمه جان می دهند.
آری! شمشیر بر زمین می کشند، ولی درس رزم در کلاس عباس (ع) دیده اند.
فرزندانم زره پوش، خروش می کنند که جرعه نوش ِ باده ی شهادت شوند.
جانم فدایت! زینبت برای رخصت آمده. اگر قرار بود کسی برقرار باشد، علی اکبر سزاوار تر بود.
اماما! جان زهرا...

گفت شهــا! محو جمال تو اند
این دو پسر هر دو غلام تو اند
گرچه به درگــــاه تو ناقابل اند
لیـک به قربانگــه تــو مایل اند

« یَا خَال! بِحقّ اُمّکَ فَاطِمَة الزّهراءِ إلّا أذِنتَ لَنَا »
ای دایی! به حق مادرت زهرا به ما اجازه ی میدان مرحمت کن.

پ.ن. حال دل.




موضوع نوشته:سوگواره

سخن دوستان ()