مَن کَرُِمت عَلَیهِ نَفسُه...
هر که کرامت نفس داشته باشد، هرگز آن را با ارتکاب به گناه و نافرمانی پست و موهون نمی سازد...
*****
و اما بینش انسان نسبت به خود...
بینش صحیح انسان نسبت به خود باعث دوری از بیماریهای روحی و رفتارهای غیر اخلاقی می شه...
عبد بودن...!
اگر انسان بنده بودنش رو فراموش کنه، سرکشی می کنه... به همین سادگی...!
همه ی گناههایی که می کنیم ناشی از اینه که بنده بودمون رو فراموش می کنیم... مثلا اینکه خودمون رو صاحب قدرت می بینیم، یا با چندرغاز(!) فکر می کنیم که رزاق ماییم...!
نتیجه اینکه گرفتار خود بزرگ بینی می شیم و فراموش می کنیم که : بنده ای هستیم از بندگان خدا، که توفیق خدمتگزاری به خلق نصیبمون شده ( البته این فقط یک مثال بود ) و این سلطه جویی و گردن کشی آغاز پستی است... آغاز خارج شدن یک عده ی دیگر از بندگی خدا و سر سپردن به بندگی غیرخدا!!! ( عجب دور تسلسلی ) و خارج شدن از کرامت ذاتی خویش...
این کرامت نفسه که نمی گذاره انسان تن به پستی بده...
*****
آیا آزاده ای نیست که این خرده طعام مانده در کام ( دنیا ) را بیفکند و برای آن که در خورش هستند، نهد؟ جانهای شما را بهایی نیست جز بهشت جاودان، پس مفروشیدش جز بدان...
*****
این کرامت نفسه که باعث می شه انسان تن به ذلت نده...
خلافکاری، خودکامگی و بدرفتاری از نتایج حقارت نفسه... که جملات زیر از مولا تایید کننده ی همین مساله است :
هر که نفسش خوار باشد، به خیرش امیدی نداشته باش...
هر که نفسش خوار شود از شر او ایمن مباش...
نفس پست، از پستی ها جدا نمی شود...
و اما نهایت کرامت، در اوج بندگی :
همانا نه برتر از آنم که خطا نکنم، و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر آنکه خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است...
پ.ن.1 چندان علاقه ای به پست های طولانی ندارم، این دفعه رو شما ببخشید...
پ.ن.2 برو معالجه ی خود کن، ای نصیحت گو...!