السلام عليك ايتها المظلومة المضروبة!
و با ياد عمه جان! به ياد ماجراي مرد شامي مي افتم كه به اذن خدا و درخواست بي بي جان، پرده از پيش چشمانش به كنار رفت و چشمانش ملائكي را ديدند كه دست به سينه و حلقه به گوش در خدمت عمه جان صف كشيده بودند.
اما در ازل قرعه بر صبر اين آل الله زده شده بود! و تا آنجا اين صبر بايد پيش مي رفت كه زينبي كه در زمان علي(ع)، پدر از پيش و حسن و حسين از راست و چپ و عباس از پشت در ميان كوچه هاي مدينه در ميانش مي گرفتند، مضروب دست و شلاق آن قوم گردد!
اللهم العن جميعا بالحق ولايت علي ابن ابي طالب!