• وبلاگ : ...مولايم
  • يادداشت : نهج 27
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    ممنونم از نظر لطفتون. در باره نوشته هايي كه قابل خوندن نبودن توي عكس، بگم كه همشون احاديث معصومين هستن و بدليل كمبود امكانات كيفيت عكس كم بود.

    در مورد بحث قبلي :

    ربانيين در آيه مذكور يعني مردمي الهي باشيد و اين معني با چيزي كه شما گفتيد در نوشتتون خيلي فرق داره.

    كلا با اين بخش نوشته شما مشكل دارم

    حالا همين عبدي که در برابر مولا وجودي براي خودش قائل نيست، و همه چيزش براي مولاش هست، با عبوديت به جايي مي رسه که مالک خود و قواي خودش مي شه؛ صاحب کمالات انساني و جمال و جلال مي شه؛ زيبايي ، خوبي و نيکويي در او جلوه گر مي شه. از طريق عبوديت به ربوبيت مي رسه

    بنده هرگز مالک خود و قواي خودش نميشه، تا ابد هم همينطوره، اگر بر فرض محال چنين چيزي ممکن بود ديگه بنده به خالق و مالکش احتياجي نداشت.2. کمالات انساني کجا و جمال و جلال کجا ؟ 3.معني عبوديت و ربوبيت کاملا واضح و روشنه، الهي بودن با اله بودن هم زمين تا آسمون تفاوت داره.

    قصد من توهين و يا ايراد گرفتن از شما نيست، فقط قصد يادآوري دارم.

    پاسخ

    عليکم السلام. فکر نمي کنم اين جمله ي امام صادق (ع) چندان نياز به تفسير داشته باشه! « بندگي خدا گوهر گرانبهايي است که باطن آن آزادي و ربوبيت است» از اين واضح تر مي خوايد که بفرمايند؟ ( خواهشا اين جمله رو چند بار عميقا مطالعه بفرماييد ) باز هم اين رو ذکر مي کنم: که ربوبيت به معناي رسيدن به صفات ربوبي است، نه ساقط شدن از مقام بندگي. ربوبيت به معناي اتصاف و اتصال به کمالاتي است که لايق اون هستيم. و اين کمالات فقط و فقط صفات رب هست.حرف آخر و خلاصه اينکه: از طريق بندگي کردن، بايد صفات رب در ما ايجاد بشه؛ يعني دقيقا همون حديث بالايي.« کنهها الرّبوبية » باز تاکيد مي کنم: ربوبيت به معناي رسيدن و اتصاف به صفات ربوبي است، نه ساقط شدن از مقام بندگي.فرموده بوديد که:« اگر بر فرض محال چنين چيزي ممکن بود ديگه بنده به خالق و مالکش احتياجي نداشت. » اولا: وقتي از طريق" عبوديت " به ربوبيت مي رسه، همين نشون دهنده ي نياز مطلق هست!! ثانيا: محال نبودنش رو اين جمله ي مولا هم اثبات مي کنه:« مردم سه دسته اند: عالمي رباّني، آموزنده اي در راه رستگاري، و فرومايگاني چون خس و خاشاک » اگر رباني شدن به معني اتصاف به صفات ربوبي محال بود، مولا چنين نمي فرمودند!2. من کي گفتم کمالات انساني و جمال و جلال، يکجا!؟ (بماند که بي ارتباط به همديگه نيستند، و اين خودش کلي جاي بحث داره!) 3. جواب اين مورد رو در وبلاگ عرض مي کنم خدمتتون. در ضمن فرمايشات شما رو ابداً توهين به خودم تلقي نمي کنم. بر عکس! کاملا مشعوفم که تا اين اندازه توجه کرديد...