زبانحال شما:
كجاست همنفسي تا به شرح عرضه دهم / که دل چه مي کشد از روزگار هجرانش
يا علي
سلام
ممنون كه بهم سر ميزنيد و نظر گرانقدرتونو ميديد
خدا فرج رو نزديك كنه ...
نزديك سحر...ايشالله
سلام منهاج گرانقدر
اعياد خجسته و سراسر بركت امروز بر شما مبارك باد
التماس دعا
سلام چقدر اين نواي وبلاگ دلنشينه
اللهم عجل لوليک الفرج
----------------------
ولادت نبي مکرم اسلام و امام جعف صادق رو به شما تبريک مي گم
خدا تو دنياو آخرت بي حساب به شما عطا کنه
بسم رب الحسين
عيد شماهم مبارك . . .
ببخشيد كه ديرشد
سيصدوسيزده نفرندآنها که بين رکن و مقام با او بيعت مي کنند.
همه خواهشمون اينه چشماي نازنينش برامون باروني نشه!
ياعلي
يه مدت سعادت نداشتم اينجا بيام. شرمنده ام. معتقدم بر هر محب اهلبيت (ع) كه توي نت مي‌چرخه واجبه كه هر روز يه بار اينجا سر بزنه!
چقدر حرف توي اين كلمه «امانت» در بيان امام صادق (ع) هستش.
به روزم
قبله‌ي شش گوشه
خدا ما را از يارانش قرار دهد و ظهورش را خيلي نزديك كند ... آمين
ديده بانان! به چه گرميد؟ خبر، آمد و رفت... نيمه ي شب، خبر داغ سحر آمد و رفت
نه نويدي که اميدي، نه طلوعي... سحري نه هلالي که خيالي به نظر آمد و رفت
زلف وا کرد همان دست که زد شانه و بست نه سليمان؛ تو بگو شانه به سر... آمد و رفت
گفته بودند که يک باره مي آيد. آمد! آمد و رفت... درست عين خبر آمد و رفت!
گفته بودند مي آيد ولي از راه دگر به طريقي دگر از راه دگر آمد و رفت
يوسف گم شده هرگز ز سفر بازنگشت بوي پيراهني از او به سفر آمد و رفت
لحظه ي آمدنش عمري و الباقيِ عمر، نفسي بود که با خون جگر آمد و رفت
