صلوات الله علیک یا بنت امیرالمؤمنین.
من همیشه به امام زمان (عج) عرض می کنم و می گویم که آقا! ما را ببخشید. خودِ شما اجازه دادید که اسمی از عمّه ی بزرگوارتان بیاوریم. ما کی هستیم که اسم او را ببریم؟! خانمی که امام زمانش (ع) فرمود: " تو علم لدنی داری. " علم لدنی یعنی چی؟! یعنی " کلاس خصوصی خدا ".
این خانم " علم لدنی " داشته است. سنن خدا عوض نمی شود؛ حضرت زینب کبری (س) شفاعتش مثل همین هوا، مثل نور خورشید، به همه نزدیک است؛ منتهی گیرندگی کم شده است.
دختر أمیرالمؤمنین! این قدر عظمت! آخر آدم چی بگوید؟متحیر می شود. با ایشان شماتت کرده بودند. می گفتند دیدی چگونه خدا از تو برادرهایت را گرفت! دیدی چگونه پسرهایت کشته شدند! و از این حرف ها...، در جواب می گوید: " ما رأیتُ إلا جمیلا " جز زیبایی ندیدم.
افتخار می کنیم که این خانم در حالیکه به صورت اسیر است، بلند شد و بر سر آن پلید فریاد کشید.فرمود: " إنّی أستَصغِرُ قَدرَکَ " من قدر تو را کوچک می شمارم.
امّا امام زمان! از شما خجالت می کشم. عمّه تان چهل منزل آمده بود، خیلی خسته بود. جز زخم زبان از او پذیرایی نشد.
جانِ من قربانِ نازدانه های أبی عبدالله...
( ذکر توسل برگرفته از یکی از مجالس سخنرانی استاد فاطمی نیا )