نه تنها صورت،که صوت و سیرتت نیز شبیه پیمبر بود. آنچنان که اگر چشمانمان بسته بود و تو قرآن می خواندی، گمان می شد که نبی آمده.
کرامتت به عمویت کشیده بود، چراغ دارالکریم پس از خانه ی کریم اهل بیت (ع) در مدینه زینت خانه ی تو بود.
تـــا پــــدر آرزو ی روی پیمبــــر می کـــرد
نظـــر از مهر به روی علی اکبـــر می کرد
رفت اکبر به سوی عرصه ی پیکار حسین
از قفـــا سیر قد و قـــامت اکبـــر می کرد
رَجَز می خواند که:
«أنا عَلیُ بنُ حُسِینِ بنِ علی نَحنُ وَ بَیتِ اللهِ اَولَی بِالنّبی»
اینان علی از علی نمی شناسند، این جماعت فرزندان خوارج اند، اینجا هم ابن ملجم دارد. فرق مبارکت چون مولایت، و بدن پاکت نیز زخم دار کینه از نام علی. هر کس نشانی از " بُغضاً لابیک " بر پیکرت می گذارد...
علی! بعد از تو خاک بر سر دنیا باد...
پ.ن. حال دل.