کَم مِن صائمٍ لَیسَ لَهُ مِن صِیامِهِ إلا الجُوعُ وَ الظَّمأ
وَ کَم مِن قائمٍ لَیسَ لَهُ مِن قیامِهِ إلا السّهَرُ و العَناء
حَبّذاً نَومُ الأکیاسِ وَ إفطارُهُم!
بسا روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد،
و بسا شب زنده داری که از شب زنده داری چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد!
خوشا خواب زیرکان و افطارشان!
پ.ن1. سپاس خـدای را که دینش را به ما عنایت فرمود، و ما را به آیین خـود اختصـاص داد، و در راه هــای احسـان
خود روان ساخت، تا در آنها به فضل و لطفش به سوی رضوان او حرکت کنیم، چنان حمدی که از ما بپذیزد،
و به سبب آن از ما خشنود شود. و سپاس خدای را که از جمله ی آن راه ها، ماه خود رمضان را قرار داد...
(فرازی از دعای چهل و چهارم صحیفه ی سجادیه – دعای آن حضرت به هنگام فرا رسیدن ماه رمضان)
پ.ن2. هر که خواهد گو بیـا و هر چه خواهد گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست