سَلامٌ قَولاً مِن رَبّ ٍ رَحیم.
در این پست هم عبودیت را ادامه خواهیم داد، و این بار بیشتر به ویژگی های عبادت حقیقی و اثرات آن از دیدگاه مولا می پردازیم.
همه ی ما بارها و بارها این جملات رو شنیدیم (و حتی همین جا هم خوندیم) که:
مردمی خدا را به امید بخشش پرستیدند، و این پرستش بازرگانان است،
و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند، و این عبادت بردگان است،
و گروهی وی را برای سپاس پرستیدند، و این پرستش آزادگان است.
پس عبادت پروردگار از سر شکرگزاری بالاترین مرتبه ی عبادته. اینکه انسان همیشه وجود خودش رو به عنوان بالاترین نعمت پروردگار به خاطر داشته باشه و شکر خدا رو به جا بیاره، و اینکه این هستی خودش رو به سبب لطف آفریدگار بدونه، و بندگی خودش رو هیچ وقت فراموش نکنه، و با در نظر گرفتن این، در شکرگزاری و پرستش جز خدا رو ملاحظه نکنه، حقیقت عبادت رو انجام داده:
الإخلاصُ مِلاکُ العِبادةِ.
اخلاص اصل بنای عبادت است.
عبادتی که از اون به عنوان بستر عبودیت و جلوه ی ربوبیت یاد کردیم چنین عبادتیه، که بنای آن بر اخلاصه و از روی معرفت صورت می گیره.
ثَمَرَةُ العِلمِ العِبادةُ.
میوه ی علم و معرفت عبادت است.
و معرفت حقیقی در واقع تفکر حقیقی است و مشاهده ی حق در تمام موجودات.
التفکّرُ فِی مَلَکوتِ السّماواتِ و الأرضِ عِبادةُ المُخلَصینَ.
تفکر در ملکوت آسمانها و زمین عبادت مخلَصین است.
تفکر در ملکوت آسمانها و زمین!
« سَنُریهِم آیَاتِنا فی الآفَاق وَ فی أنفُسِهِم حتّی یَتَبَیّنَ لَهُم أنّهُ الحَقُّ »
آیات و نشانه های خود را در آفاق و در وجود انسانها به آنان می نمایانیم
تا برایشان روشن و آشکار شود که او حق است.
**************
به خودم:
اگر بنای زندگی ات، بر بندگی باشد و فرمانبرداری، حتی شادی و تفریحت هم اینچنین خواهد بود! آنوقت می شود ادّعا کنی که وقت تلف نکردی و عمر تباه! مگر نه اینکه مولایت فرموده:
اِحفِظ عُمرَکَ مِنَ التّضییعِ لَهُ فی غَیرِ العِبادةِ و الطّاعاتِ.
عمر خود را از ضایع کردن آن در غیر عبادت و طاعت نگه دار.
آخر و اهَم اینکه، با اختیارت اراده کن! اجبار و اضطرار کاری از پیش نمی برد. نشنیده ای که فرموده:
لا إکراهَ فی الدّین
در بندگی ات هم تحمیلی نیست، بنده!
پ.ن1. اجازه هست باز هم از عبودیت بگوییم؟!
پ.ن2. صدها نفر از رقص جنون جا مانده
سالار درین قافله تنها مانده
دل ها شده پر درد، مگر علت چیست؟
هفتاد و دو شب تا به محرم مانده...