سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

ای علی که جمله عقل و دیده ای........شمه ای واگو از آنچه دیده ای........آن چه دیدی که مرا زان عکس دید........در دل و جان شعله ای آمد پدید؟!........آن چه دیدی برتر از کون و مکان........که به از جان بود و بخشیدیم جان؟!........در شجاعت شیر ربّـا نیستی........در مروّت خود که داند کیستی!........بازگو ای باز عرش خوش شکار........تا چه دیدی این زمان از کردگار؟........چشم تو ادراک غیب آموخته........چشمهای حاضران بر دوخته........راز بگشا ای علی مرتضی........ای پس از سوء القضا حسن القضا........چون تو بابی آن مدینه علم را........چون شعاعی آفتاب حلم را........باز باش ای باب بر جویای باب........نارسد از تو قشور اندر لباب........باز باش ای باب رحمت تا ابد.......بارگاه ماله کفواً احد........امّت وحدی یکی و صد هزار........بازگو ای بنده بازت را شکار

منوی اصلی
]]]]]]]]]]]
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
 RSS 

دوستان
]]]]]]]]]]]

مولا
بندیر
پنجره
بشری
حوریب
الف دام
کرشمه
محرمانه
طالب یار
تشنه لب
زائر محرم
از نیستان
اِســـکالپل
سقا خانه
خیبر شکن
عطای کثیر
حمیدستان
نهانخانه دل
ایران اسلام
یک وجب دل
سلالة النبی
عشاق الزهرا
خیمه ی سبز
لطیف لم یزالی
عبور باید کرد...
آقا حمید (باکری)
آقا مهدی (باکری)
نسیمی از بهشت ...
تا یوسفم از چاه برآید...
سی صد و سیزده بهشتی
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس


مطالب قبلی
]]]]]]]]]]]

موضوعات وبلاگ
]]]]]]]]]]]


اشتراک در خبرنامه
]]]]]]]]]]]
 
آمار بازدیدها
]]]]]]]]]]]
امروز: 15 بازدید
کل بازدید ها: 194644

آهنگ وبلاگ
]]]]]]]]]]]


جستجوی مطالب
]]]]]]]]]]]


دوشنبه 86 دی 3 || 10:2 عصر

نهج 18

گویی دنیا یک روز بود و گذشت، یا ماهی بود و سپری شد. تازه های دنیا کهنه شده، و فربه هایش لاغر گردیدند، سپس به سوی جایگاهی تنگ، و در میان مشکلات بزرگ، و آتشی پر شراره می روند…
و در میان آنان "پرهیزکاران را گروه، گروه به سوی بهشت رهنمون می شوند"، آنان از کیفر و عذاب در امانند، و از سرزنش ها آسوه، و از آتش دورند، و در خانه های امن الهی، از جایگاه خود خشنودند، آنان در دنیا رفتارشان پاک، دیدگانشان گریان،شب هایشان با خشوع و استغفار چونان روز، و روزشان از ترس گناه چونان شب می ماند...
پس خداوند بهشت را منزل گاه نهایی آنان قرار داد، و پاداش ایشان را نیکو پرداخت،"که سزاوار آن نعمت ها بودند"، و لایق مُلکی جاودانه، و نعمت هایی پایدار شدند...

پ.ن. انّا لله و انّا إلیه راجِعون...
پ.ن. فاطمه.ا، بی دست؛ فاطمه.م، بی رأس؛ شبنم، إرباً إربا...خدایا! قربانگاه بود یا قتلگاه...؟
        مریم! فکه را به خاطر داری؟ با هم، هم پیمان شده بودیم...حالا تنها حلقه ی باقی مانده ی زنجیر، من ِ روسیاهم...
پ.ن. الهی! بر سفره رسول الله میهمانشان کن...




موضوع نوشته:نهج

سخن دوستان ()


یکشنبه 86 آذر 25 || 10:48 عصر

نهج 17

رحمت به معنی احسان و لطف و بخشش یک موجود به موجود دیگه است، ولی وقتی می گیم انسانی رحمت داره به این معنی است که در مقابل دیگران (چه انسان، چه غیر انسان) علاوه بر لطف و احسان، رقت هم داره. یعنی به مرتبه ای از انسانیت رسیده، که می تونه همه رو مورد احسان و عطوفت خودش قرار بده و همچنین نسبت به دیگران از وجودی رقیق برخوردار باشه…
هر چه رحمت فرد بیشتر باشه، رحمت خداوند بیشتر شامل حال او می شه.
روایت شده که پیامبر اعظم (ص) در جمع اصحاب فرمود: "سوگند به آنکه جانم در دست اوست، رحمت خدا جز اشخاص مهربان را در بر نمی گیرد."
اصحاب گفتند: "ای رسول خدا! ما همه مهربانیم."
حضرت فرمودند: "مقصود کسانی نیستند که فقط نسبت به خود و خانواده شان مهربانند و عطوفت دارند، بلکه مقصود کسانی اند که نسبت به همه ی مسلمانان مهربانند." و فرمود: "خدای متعال فرموده است: اگر خواهان مهربانی و بخشایش من هستید، پس نسبت به هم مهربان باشید و عطوفت بورزید."

پ.ن 1.رَبنَا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدَیتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة إنّکَ أنتَ الوَهّابُ...
پ.ن 2.لطیفا! رحمت آور من ضعیفم...
پ.ن 3.در این پست از سخنان "مولایم" خبری نبود، در پست های بعد بحث رحمت را از دیدگاه "مولایم" ادامه میدیم...




موضوع نوشته:نهج

سخن دوستان ()


دوشنبه 86 آبان 7 || 8:0 عصر

نهج 16

مَن کَرُِمت عَلَیهِ نَفسُه...

هر که کرامت نفس داشته باشد، هرگز آن را با ارتکاب به گناه و نافرمانی پست و موهون نمی سازد...

*****
و اما بینش انسان نسبت به خود...
بینش صحیح انسان نسبت به خود باعث دوری از بیماریهای روحی و رفتارهای غیر اخلاقی می شه...

عبد بودن...!
اگر انسان بنده بودنش رو فراموش کنه، سرکشی می کنه... به همین سادگی...!
همه ی گناههایی که می کنیم ناشی از اینه که بنده بودمون رو فراموش می کنیم... مثلا اینکه خودمون رو صاحب قدرت می بینیم، یا با چندرغاز(!) فکر می کنیم که رزاق ماییم...!
نتیجه اینکه گرفتار خود بزرگ بینی می شیم و فراموش می کنیم که : بنده ای هستیم از بندگان خدا، که توفیق خدمتگزاری به خلق نصیبمون شده ( البته این فقط یک مثال بود ) و این سلطه جویی و گردن کشی آغاز پستی است... آغاز خارج شدن یک عده ی دیگر از بندگی خدا و سر سپردن به بندگی غیرخدا!!! ( عجب دور تسلسلی ) و خارج شدن از کرامت ذاتی خویش...
این کرامت نفسه که نمی گذاره انسان تن به پستی بده...

*****
آیا آزاده ای نیست که این خرده طعام مانده در کام ( دنیا ) را بیفکند و برای آن که در خورش هستند، نهد؟ جانهای شما را بهایی نیست جز بهشت جاودان، پس مفروشیدش جز بدان...

*****
این کرامت نفسه که باعث می شه انسان تن به ذلت نده...
خلافکاری، خودکامگی و بدرفتاری از نتایج حقارت نفسه... که جملات زیر از مولا تایید کننده ی همین مساله است :

هر که نفسش خوار باشد، به خیرش امیدی نداشته باش...
هر که نفسش خوار شود از شر او ایمن مباش...
نفس پست، از پستی ها جدا نمی شود...

و اما نهایت کرامت، در اوج بندگی :

همانا نه برتر از آنم که خطا نکنم، و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر آنکه خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است...

پ.ن.1 چندان علاقه ای به پست های طولانی ندارم، این دفعه رو شما ببخشید...
پ.ن.2 برو معالجه ی خود کن، ای نصیحت گو...!                                                                                          




موضوع نوشته:نهج

سخن دوستان ()


دوشنبه 86 مهر 16 || 8:0 عصر

نهج 15

نَظَرَ الزاهدین...

بنگرید به دنیا! نگریستن پارسایان رویگردان از آن...

*****
بینش انسان نسبت به عالم و آدم، تعیین کننده ی رفتار اوست؛ تا زمانی که دید انسان اصلاح نشه، رفتار فرد در مسیر درست هدایت نمی شه. بنابراین اول قدم برای اصلاح خود، اصلاح نوع نگرش به عالم است...
چیزی که اهمیت داره اینه که انسان دنیا را ببینه و از فرصت بودنِ در آن، برای توشه برگرفتن استفاده کنه. زیبایی های عالم را نادیده نگیره و در عین حال به آن دل هم نبنده...
وقتی خدا در اندیشه ی انسان، بزرگ باشه؛ هر چیز غیر الهی در نظر او ناچیز و بی مقداره، و اون وقته که انسان ازحقارت ها و ذلت ها رهایی پیدا می کنه... و دیگه تن به گناه نمی ده...

*****
آفریدگار در اندیشه ی آنان بزرگ بود، پس هر چه جز اوست، دردیده هایشان خرد نمود...

*****
پ.ن.1 دانا کسی است که قدر خود را بشناسد...
پ.ن.2 ادامه دارد...




موضوع نوشته:نهج

سخن دوستان ()


جمعه 86 شهریور 30 || 6:3 عصر

نهج 14

تَخشیعاً لأبصارِهِم...

خداوند بندگانش را با نماز و زکات و تلاش در روزه داری در روزهایی که واجب شده است، حفظ کرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و دیدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دل هایشان متواضع باشد، کبر و خود پسندی از آنان رخت بر بندد، چرا که در سجده، بهترین جای صورت را به خاک مالیدن، فروتنی می آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمین، اظهار کوچکی کردن است...
و روزه گرفتن، و چسبیدن شکم به پشت، عامل فروتنی است...

*****
روزه و نماز و زکات، فلسفه‏اش سازندگى و تزکیه، و تذلل و تقلل به پیشگاه حضرت حق است، و از چیزهائى است که مى‏تواند آدمى را از چنگ شیطان نجات بخشد، و از انواع بیماری‌هاى ظاهرى و باطنى برهاند. مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا یاد آدمى دهد...
روزه است که از امتیازات به خصوص برخوردار است، که پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است...

*****
( فَرَض اللهُ )الصّیامَ ابتلاءً لإخلاص ِ الخَلق‏...

خداوند روزه را برای آزمودنِ اخلاص بندگان، واجب کرد...

*****
پ.ن.1 ثواب روزه و حج قبول آنکس برد
         که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد...
پ.ن.2 با تشکر از جناب سلالة النبی...




موضوع نوشته:نهج

سخن دوستان ()


<      1   2   3   4   5   >>   >